به گزارش قدس آنلاین، روزگاری بود که مردم خود را در قبال یکدیگر مسئول میدانستند. کافی بود تا یکی از نوجوانهای فامیل به سن بلوغ برسد، درسی بخواند یا شغل مناسبی پیدا کند. آن وقت بود که همه اقوام و آشنایان از دور و نزدیک آستینها را بالا میزدند و جستجو میکردند تا دختری هم شأن او پیدا کنند. بعد هم با معرفی خانوادهها به یکدیگر، در مجلس خواستگاری حاضر میشدند و سر مهریه و شیربها چانه میزدند تا ازدواج دو جوان به خوبی و خوشی سر بگیرد و راهی خانه بخت شوند. بعد از ازدواج هم اگر اختلافی بین زن و شوهر ایجاد میشد، همان واسطهها با نیت خیر وارد ماجرا میشدند و تجربههای خود را به کار میگرفتند تا آنها را به ادامه زندگی دلگرم کنند.
امروز اما کمتر از این اتفاقها میافتد. هر کسی سرش به کار و زندگی خودش گرم است و انگار نه انگار فلان جوان فامیل به دلیل اقتصادی، حیا و یا هر علت دیگری، تنها و مجرد مانده. در عین حال دخترها و پسرهای مجرد هم آنقدر در لاک خود فرورفتهاند که کمتر به کسی اجازه معرفی همسر مناسب را میدهند. این بیمسئولیتیها در قبال جوانان است که دلیلی شده تا هم سن ازدواج بالا برود و هم آمار طلاق.
خبرگزاری تسنیم با بررسی آیات قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار علیهم السلام به بررسی اهمیت و جایگاه موضوع وساطت در ازدواج پرداخته است.
مستحب فراموششده
درست است که واسطه شدن در امر خیری مثل ازدواج به عنوان یک وظیفه بر عهده مسلمانها گذاشته نشده، اما توجه به ارزشهای اخلاقی این کار میتواند مشوق بسیار خوبی برای گام برداشتن در این راه باشد.
متأسفانه بعضی از افراد با وجود اینکه دخترها و پسرهای مجردی با فضایل اخلاقی بالا میشناسند اما باز هم برای آشنا کردن خانوادههای آنها اقدامی نمیکنند و دلیل آن را واجب نبودن وساطت و میانجیگری در امر ازدواج جوانها مطرح میکنند که این موضوع نیازمند برنامهریزی و دقت مسئولان نظام جمهوری اسلامی است. چراکه ازدواج به عنوان یک فریضه بر عهده خانوادههاست و خوب است هر کسی تا حد توان خود در جهت فراهم کردن زمینههای ازدواج جوانها اقدام کند.
بنابراین میتوان گفت واسطه شدن در امر ازدواج افراد مجرد، کار مستحبی است که چه از طرف مسئولان دولتی انجام شود و چه سایر مردم در این زمینه اقدام کنند، در معرض برکتها و پاداشهای زیادی قرار میگیرند.
چراکه یکی از برکتهای دنیایی این اتفاق مبارک آن است که جوانها با ازدواج کردن نصف دین خود را حفظ کردهاند و برای کامل کردن دین باید تقوا پیشه کرده و پرهیزکار باشند. بنابراین با رایج شدن ازدواج و تشکیل زندگیهای مشترک از طریق وساطت افراد، زمینه ارتکاب گناه در جامعه کم میشود و جامعه سالم خواهد ماند. طبیعی است که خیر زندگی کردن در جامعه سالم، به تمام افراد آن میرسد و بانیهای ازدواج هم در کنار سایر مردم از این خیر بهرهمند خواهند شد.
وقتی مدرن شدیم...
یکی از دلایل کمرنگ شدن نقش بزرگترها در امر وساطت برای ازدواج جوانها، به موضوع برقراری ارتباطهای حضوری و یا تلفنی میان آنها مربوط است. امروزه برخلاف گذشته، ارتباطهای میان دخترها و پسرهای جوان گسترش پیدا کرده و آسان شده است.
به این ترتیب جوانها در محیط دانشگاه و یا محل کار خود با یکدیگر آشنا شده و به گفتگو میپردازند. ممکن است تعدادی از این آشناییها به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک منجر شود. اما آنچه که در این میان نسبت به گذشته کمرنگتر و کم نقشتر شده، میانجیگری بزرگترها و حتی همسالان و دوستان برای امر ازدواج است.
چون وقتی افراد مشاهده میکنند که دخترها و پسرهای جوان به راحتی با یکدیگر صحبت میکنند، دیگر لزومی برای معرفی کردن آنها به یکدیگر یا دیگر جوانان در آستانه ازدواج نمیبینند. به این ترتیب میتوان گفت که زندگیهای مدرن و امروزی نقش واسطههای ازدواج را کمتر کرده است.
این در حالی است که در گذشته یکی از کلیدهای امر ازدواج این بود که یکی از آشنایان آستین بالا زده و دختر جوان و دم بختی را به خانوادهای که پسر جوان دارد، معرفی کند.
میانجیگری بزرگترها در امر ازدواج جوانها میتواند تا اندازه زیادی برای موفقیت زندگی آنها مفید باشد. چون وقتی یکی از بزرگترهای فامیل دست به کار میشود با شناختی که از فلان خانواده و دختر جوان آنها دارد، او را به خانواده پسر فامیل خود معرفی میکند، درواقع در مسیر زندگی این دو جوان مؤثر واقع شده و نقش ایفا میکند. یکی از مزیتهای ازدواج سنتی همین نکته است که افراد باتجربه در امر ازدواج جوانها مداخله میکنند و از طریق واسطهگری در این اتفاق، تجربیات خود را به کار میگیرند و در راه خوشبختی جوانها هزینه میکنند. درحالیکه در ازدواجهای مدرن که نقش میانجی و معرف حذف شده، این مزیت هم از بین رفته است.
پاداشهای میانجیگری در ازدواج
خداوند متعال ازدواج را واجب کرده است. حالا دختر یا پسری را در نظر بگیرید به دلیل حیا، فقر اقتصادی و یا هر علت دیگری همسر مناسب خود را پیدا نکرده است. اگر آستین را بالا بزنید و به یاریاش بروید تا همسر مناسب و در شأن خودش را پیدا کند، درواقع خدا را در اجرای سنت نیکوی ازدواج یاری کردهاید. خدا هم آنقدر غیرتمند هست که به چنین بنده نیکوکارش پاداشی بدهد که چند برابر کار خیر او باشد.
یکی از پاداشهای چنین فردی این است که خداوند به ازای کار خیر او برایش در بهشت همسری نیکو آماده میکند. در این مورد آیتالله جوادی آملی در کتاب مفاتیح الحیات نقل کرده که در کتاب الکافی نوشته شده است که پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله فرمودند: «هر کسی که در ازدواج حلالی میان دو نفر اقدام کند تا اینکه خداوند متعال آن دو را گرد هم آورد، خداوند در روز قیامت همسری از حورالعین به ازدواج او درآورد.»
روایت دیگری هم در کتاب ارشاد القلوب نوشته شده با این مضمون که پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودهاند: «هر کس در ازدواج زن و مردی تلاش کند، خداوند به تعداد هر مویی از بدنش شهری در بهشت به او کرامت میفرماید و پاداشش مانند کسی است که پیغمبری را خریده و در راه خدا آزاد کرده و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود، در قیامت جزء شهیدان خواهد بود.»
هر کلام و هر قدم در امر خیر پاداش دارد
البته پاداش وساطت در این کار خیر به همین جا ختم نمیشود. هر حرفی که واسطهگر در امر ازدواج بزند و هر قدمی که در این راه بردارد، برای او پاداشی به اندازه یک سال عبادت خدا را دارد. چراکه پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودهاند: «هر کسی که در کار ازدواج دو نفر اقدام کند و خدا آن دو را گرد هم آورد، خدا به ازای هر قدمی که او در این راه برداشته و هر کلامی که گفته، ثواب یک سال عبادت میدهد.»
خیر و برکت دیگری که در سر و سامان دادن افراد مجرد نصیب واسطه ازدواج آنها میشود، بهرهمندی آنها از سایه عرش خداست. در کتاب مفاتیح الحیات به نقل از جامع الاخبار نوشته شده که امام موسی بن جعفر علیه السلام در این خصوص فرمودهاند: «سه گروه از افراد در روزی که هیچ سایهای جز سایه خدا نیست، در زیر عرش خدا قرار میگیرند: یک از آنها کسی است که زمینه ازدواج برای برادر مسلمان خود فراهم کند یا به او خدمت کند و یا راز او را بپوشاند.»
بهانههایی برای دوری از سیره پیامبر صلیالله علیه و آله
با نگاهی به روایتهای اسلامی مشخص میشود که واسطه شدن در کارهای خیر از جمله ازدواج، یکی از سنتهای پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام بوده است. حالا چه اتفاقی افتاده که امروزه بعضی از افراد از اینکه مانند آن بزرگان رفتار کنند، ابا دارند؟
کسانی که از واسطه شدن برای ازدواج افراد مجرد طفره میروند، معمولاً چند دلیل را مطرح میکنند. یکی از مهمترین دلایل این دسته از افراد آن است که ترس دارند مبادا این آشنایی و ازدواج بعدها با مشکلی مواجه شود و آنها را در این اتفاق مسئول بدانند. در این مورد خوب است کسی که واسطه خیر میشود خودش را تا جایی مسئول بداند که اگر مشکلی در بین زوجین روی داد تا حد امکان در جهت رفع آن تلاش کند. البته خانوادههای دختر و پسر هم باید بدانند کسی که واسطه معرفی و ازدواج جوانهای آنها شده، تنها قصد خیر رساندن داشته و بنابراین اگر مشکلی در این آشنایی یا ازدواج به وجود آمد، معرف را مسئول و مقصر ندانند.
اهمیت نیت خیر
نیت خیر داشتن در وساطت در امر ازدواج نکته بسیار مهمی است و کسی که در این کار وارد میشود باید تا اندازهای مسئول باشد که تبعات احتمالی را هم بپذیرد و پادرمیانی در برقراری صلح و دوستی میان طرفین را فراموش نکند.
دلیل دیگری که باعث شده وساطت در امر ازدواج در جامعه ما کمرنگ شود، دور شدن افراد از یکدیگر است. در گذشته افراد تا اندازهای نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت داشتند که اگر دختر یا پسر مجرد و دم بختی در میان اقوام یا آشنایان خود میشناختند، تلاش میکردند تا هرچه زودتر او را در امر ازدواج یاری کنند.
اما امروزه این نوع نگاه وجود ندارد و یکی از دلایل آن غریبه شدن افراد با یکدیگر و نداشتن احساس تکلیف در قبال زندگیهاست. به عبارت دیگر هر کسی تنها خودش را مسئول زندگی خود میداند و از یاری رساندن به جوانها در امر ازدواج و ریشه کن کردن فساد و تباهی در جامعه خودداری میکند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
نظر شما